اولین گام ترکیب شناخت نوع جمله است.

       جمله ها در زبان عربي دو نوع است؛1) جمله ي فعليه:  كه با فعل شروع مي شود و اركان اصلي آن فعل وفاعل و مفعول مي باشند. مانند:(1)«شَرِبَ الطِّفْلُ الْماءَ مِنَ الْقَدَحِ.»=اين جمله فعليه مي باشد؛بنابراين تركيب جمله به اين ترتيب است:«شَرِبَ»=فعل، «ألطِّفْلُ»=فاعل ومرفوع است،«ألْمَاءَ»=مفعولٌ به ومنصوب است،«مِنَ الْقَدَحِ»=جارومجرور است.

  2)جمله ي اسميِّه: كه غالباً با اسم شروع مي شودواركان اصلي آن مبتدا و خبر مي باشند.مانند:(2)«ألْعِلْمُ مُفِيدُ.»=اين جمله اسميه مي باشد؛بنابراين تركيب جمله به اين ترتيب است:«ألْعِلمُ»=مبتداومرفوع است،«مُفِيدٌ»=خبر ومرفوع است.(3)«هُمْ مُسْتَكْبِرُونَ.» =اين جمله اسميه مي باشد؛بنابراين تركيب اين جمله به اين ترتيب است:«هُمْ»=مبتداومرفوع است.«مُسْتَكْبِرُونَ»=خبرو مرفوع است.(4)«فَتَحَ الْمُعَلِّمُ الْكِتابَ فِي الصَّفِّ.»=اين جمله فعليه مي باشد؛بنابراين تركيب اين جمله به اين ترتيب است:«فَتَحَ»=فعل،«ألْمُعَلِّمُ»=فاعل ومرفوع است،«ألْكتابَ»=مفعولٌ به ومنصوب است،«فِي الصَّفِّ»= جارومجروراست.(5)﴿لاتَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ. =اين جمله فعليه است؛بنابراين تركيب اين جمله به اين ترتيب است:«لاتَلْبِسُوا» =فعل وفاعل،ضميربارز«واو»فاعل،«ألْحَقَّ»=مفعولٌ به ومنصوب است،«بِالْباطِلِ»=جارومجروراست.﴿أنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَي رَسُولِهِ...    .=اين جمله فعليه است؛بنابراين تركيب اين جمله به اين ترتيب است:«أنْزَلَ»=فعل،«اللهُ»=فاعل ومرفوع است،«سَكِينَةَ»=مفعولٌ به ومنصوب است،«علَي رَسُولِ»=جارومجروراست.

  همانطوريكه درمثالها ملاحظه كرديد ؛ مبتدا وخبر دو ركن اصلي جمله اسميه مي باشند. مبتدا اسم مرفوعي است كه       مي خواهيم درباره ي آن خبرياتوضيحي بدهيم وتقريباً معادل نهاد درزبان فارسي مي باشدوغالباً درآغازجمله اسميه مي آيد.خبر اسم يا عبارت مرفوعي است كه درباره ي مبتدا،خبر مي دهد،خبر مي تواند به صورت جمله،جارومجرور،اسم بيايد.

  فاعل اسم مرفوعي است كه هميشه پس ازفعل مي آيديادرخودفعل وجودداردوفعل به آن نسبت داده مي شود، فاعل :كننده ي كاريابه وجودآورنده ي حالتي مي باشد.مانند:«الطالِبُ»دراين جمله؛«ذَهَبَ الطَّالِبُ.»يا«الطَّالِبَةُ»دراين عبارت«قَرَاَت الطَّالِبَةُ الْقُرْآنَ.»يا«ضميربارزواو»دراين جمله؛«اُسْجُدُوا.»يا«ألباطلُ»دراين عبارت؛«زَهَقَ الْبَاطِلُ.»

حالات فاعل

1-اسم ظاهر:﴿قَدْ أفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ. ، ﴿وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ.

2-ضميربارز:﴿ ألَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمَلُوا الصَّالِحاتِ.،﴿يَامَرْيَمُ اقْنَتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي. ،﴿وَ لاتَقُولُوالِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللهِ أمْواتٌ بَلْ أحْيَاءٌ.

3-ضميرمستتر:﴿ وَضَرَبَ اللهُ مَثلاًلِلَّذِينَ آمَنُوا إمْرَأةَ فِرعَونَ إِذْ قَالَتْ(ضميرمستترهِيَ) رَبِّ إِبْنِ(ضميرمستترأنتَ) لِي عِندَكَ بَيتاً فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي(ضميرمستترأنتَ) مِنْ فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي(ضميرمستترأنتَ) مِنَ الْقَومِ الظَّالِمِينَ.

وجـوب تأنيث فعل

—            درسه مورد واجب است كه فعل حتماً مؤنَّث آورده شود؛

1- هرگاه فاعل مؤنَّث حقيقيّ(مُدَرِّسَةٌ) وچسبيده به فعل باشد .  مانند: «سَافَرَتْ مُعَلِّماتٌ إِلَي مَشْهَدَ.»تركيب:جمله فعليه مي باشد. «سَافَرَتْ»=فعل، «مُعَلِّماتٌ»=فاعل ومرفوع به إعراب اصلي وظاهري وفاعل اسم ظاهراست.«إِلَي مَشْهَدَ»=جارومجرور ومجرور به إعراب فرعي وظاهري است.

2- هرگاه فاعل ضميري باشد كه به مؤنَّث حقيقيّ برگردد. مانند: «ألْمُدَرِّسَةُ جَلَسَتْ عَلَي الْكُرْسِيِّ.»تركيب:جمله اسميه است. «ألْمُدَرِّسَةُ»=مبتداومرفوع به إعراب اصلي وظاهري است،«جَلَسَتْ ...»=خبر،جمله ي فعليه و محلاًّ مرفوع است.«جَلَسَتْ» = فعل وفاعل ضميرمستترهي فاعل است.«عَلَي الْكُرْسِيِّ»=جارومجرور ومجرور به إعراب اصلي وظاهري است.

 

3- هرگاه فاعل ضميري باشد كه به مؤنَّث مجازي برگردد. مانند: «ألسَّاعَةُ إِنْكَسَرَتْ.»تركيب:جمله إسميه مي باشد. «ألسَّاعَةُ»= مبتدا ومرفوع به إعراب اصلي وظاهري است،« إِنْكَسَرَتْ»=خبر،جمله فعليه ومحلاًّمرفوع است.وفعل وفاعل ضميرمستترهِيَ فاعل است.