تجزیه وترکیب آیه ی 1 از سوره ی نساء

تجزیه وترکیب آیه ی 1 از سوره ی نساء ( 4 ) 

« یا أیّها الناسُ اتّقوا ربّکمُ الذي خلقَکم من نفسٍ واحدة وخلق منها زوجَها وبثّ منهما رجالاً کثیراً ونساءً واتّقوا الله الذي تَساءلون به والأرحامَ إنّ الله کان علیکم رقیباً » .

یا : حرف نداء ، غیر عامل ، مبنی بر سکون .

أيّ : اسم غیر متصرف ، نکره ، مبنی بر ضم ./ منادای نکره ی مقصوده محلا منصوب [1] .

الناس : اسم ، مفرد ( یا اسم جمع ) ، مذکر ، جامد ، معرفه ، معرب ، صحیح الآخر ، منصرف ./ عطف بیان ( یا بدل ) ومرفوع بنابر تابعیت از لفظ « أيّ » [2] .

ادامه نوشته

حروف جر

مجرورات

اسم در دو جا مجرور مي شود :

1 - بعد از حرف جر    

2- اگر مضاف اليه باشد .

 

حروف جر

 اقسام حروف جر:3 قسمند

1- حروف جر مشترک بين اسم ظاهر و ضمير مثل : مِن ( از)  ، الي ( به سوي )، عن (از)،  علي (بر) ،  في

(در) ، لِِ( براي) ، بِِ( به کمک ) ، عدا( جز) خلا( جز) ،؛ حاشا( جز)

2- حروف جرمختص اسم ظاهر مثل : رُبَ (چه بسا)  مُذ و مُنذُ(از) ، حتي (تا)، کَ(مثل ) ، و (قسم به ) تَ (

قسم به) ، کي ( براي اينکه )

3- حروف جر مختص به ضمير: ( لولا )

ادامه نوشته

تست کنکور

تستها کنکور به تفکیک موضوع قواعدی در ادامه مطلب
ادامه نوشته

قواعد ونکات دستوری عربی از دوم راهنمایی تا سوم هنرستان


خب با توجه به اینکه هم به کنکور هم نزدیک هستم و هم در امتحانات  خرداد  ،  گروه نرم افزاری دماوند کتاب الکترونیکی با ارزشی را در اختیار شما دوستان گذاشت!

توضیحات و دانلود در ادامه مطلب…

این کتاب الکترونیکی در واقع شامل قواعد ونکات دستوری عربی از دوم راهنمایی تا سوم هنرستان هر آنچه که نیاز است رابه صورت جامع،نکات مهم ، و… را در آن گردآوری شده است…

امید است که استفاده کافی را از این کتاب ببرید****

دانلود کتاب با لینک مستقیم

جزوه بابهای ثلاثی مزید

دسته افعال(باب های فعل)

دانلود فایل pdf- رمز عبور فایل: tland.ir

نکات لازم برای تست زنی عربی

دانلود جزوه آموزشی ۲۰ نکته در تست زدن عربی (۱)‎
حجم : ۴۴۳ کیلوبایت
رمز فایل : www.konkur.in

راهکاری برای علاقه مند کردن دانش آموزان به عربی

واقعا اگر دانش آموزی سر جلسه ی امتحان درس عربی در پایان ترم اول یا خرداد ماه از جایش بلند شود و بپرسد متضاد و مترادف دیگر چیست و منظور سوال چیست ؟ و بگوید ما تا الآن این نوع سوال ندیدیم پاسخ ما معلم عربی چیست ؟ چرا در لابلای  سوالات امتحانات داخلی و میان ترم از این نوع سوالات ندادیم ؟ چرا درک مطلب که از سوالات نمره آور برای دانش آموزان استُ سوال ندادیم ؟

ده نمره ی کامل برای هر امتحانی در درس عربی ترجمه و درک مطلب و للتعریب و متضاد و مترادف و انتخاب ترجمه ی درست و کامل کردن ترجمه و...غیره است . اگر برای طرح سوال عربی درست وقت بگذاریم و دو ساعت برای طرح سوال مشغول شویم و سوالات را از آسان به مشکل طرح کنیم و سوال استاندارد بنویسیم بیش از ۷۰درصد دانش آموزان به این درس علاقه مند می شوند .

خود ما معلمان در سر کلاس درس شروع به بد گفتن از این درس می کنیم   آنوقت انتظار داریم فراگیر علاقه مند گردد .مثل لین است از پسرمان بد بگوئیم   بعد انتظلر داشته باشیم مردم به او احترام بگذارنند . این واقعا شدنی است ؟ راستی فراموش نکنیم چه چیزی ما را به سوی این درس کشید ؟ شاید خداوند عالم این توانائی را در ما دید که زبان قرآن را تدریس کنیم  این سعادت را نصیب ما کرد . پس بهتر است شکر گذار این نعمت باشیم  و تا این لیاقت در ما ازبین نرفته با علاقه و جهت دار تدریس کنیم  که اگر این دنیا راضی نبودیم درآنجا راضی باشیم .

 ان شاء الله تا بعد ......

ملحقات به مثنی

اسم مثنی دلالت بر دو شخص یا شیء می کند به عنوان مثال:

کتابانِ : دوکتاب  ( یک کتاب و یک یک کتاب دیگر).

اما « قمرانِ » به معنی یک ماه و یک ماه دیگر نیست. بلکه در ادبیات عرب منظور از قمران ، (ماه و خورشید) است.

به این نوع اسماء در زبان عربی «ملحقات به مثنی» گفته میشود:

- الثقلان : الانس والجان

-الوالدان : الاب و الام .

-الداران : الدنيا و الآخرة .

-العشاءان : المغرب والعتمة .

-الأصغران : القلب و اللسان .

-الأصفران : الذهب والزعفران.

- الحَسَنَان : الحسن و الحسین.

شعری از ادیب کمال الدین

دیب کمال الدین ( متولد سال 1953 ـــ بابل ، عراق ) تمام عمر خود را صرف آموختن ونوشتن کرد . او دارای دو لیسانس در رشته های اقتصاد و زبان انگلیسی از دانشگاه بغداد است و در کنار کار موفقیت آمیزش به عنوان شاعر ، به روزنامه نگاری و مترجمی پرداخت و تاکنون ده مجموعه شعر را انتشار داده است . که بسیاری از شعرهایش به زبان هایی همچون انگلیسی ، فرانسوی ، آلمانی ، رومانی ، ایتالیایی ، اسپانیایی ، کردی وفارسی (توسط مترجم توانا حمزه كوتی) ترجمه شده اند ، واخیرا ً در آموزشگاه فرهنگی ولایت جنوب استرالیا به دیپلم ترجمه ی همزمان نائل شد . او اكنون در استرالیا زندگی می کند.
ادیب کمال الدین در موطن مادری اش به « حروف گرا» شهرت یافته و در پژوهشی ادبی در مورد کارهایش، که در سال 2007 در بیروت به چاپ رسید ،  33 منتقد به ستودن و نقد شعرش پرداختند. ادیب کمال الدین به شهرتی همتای شاعران گران سنگ استرالیایی رسید .
او گستره ی وسیعی برای موضوع شعرش انتخاب می کند وبا آن تاوانی سنگین را می پردازد که از قلب سرچشمه می گیرد ومنجر به زیان واندوه و هم چنین منجر به عشق با اشکال گوناگونش می گردد . ادیب کمال الدین از این نمی هراسد که به مسائلی مثل جنگ ، حقوق بشر وروابط شخصی بپردازد . بلکه این را با مهارتی هنری و تناسخی عاطفی انجام می دهد . این شعرها از غرابت ونمادگرایی سرشارند و دردها مشترک است و رازها و گره های فرهنگ عراق با شکلی عمیق و متفکرانه مکشوف اند که آنچه راکه خصوصی است به چیزی جهانی تبدیل می کنند .

ادامه نوشته

تجزیه = اسم از نظر عدد

اسم از نظر عدد

1) مفرد : كِتَاب، مُدَرِّس ، طَالِبة. 2) مُثَنَّي:1- درحالت رفعي: كِتَابَانِ ، مُدَرِّسَانِ .2-دردو حالت نصبي وجرِّي: كِتَابَيْنِ ، مُدَرِّسَيْنِ . 3) جمع: جمع مكسر: كُتُب. جمع سالم  مؤنَّث : طَالِبَات،مذكر:مُدَرِّسُونَ، مُدَرِّسِينَ.اسم جمع : نِسَاء ، شَعْب ، اُسْرَةَ .اسم جمع : اسمي است كه بر بيش از دو چيز يا دو فرد دلالت مي كند اما از جنس خودش،مفرد ندارد.مانند:نَاس،جَيْش.

اسمهايي كه مي توانند جمع مذكرسالم،جمع بسته شوند

1)اسم خاص(عَلَم) مذكَّرعاقل. مانند: حَامِدٌ؛حَامِدُونَ درحالت رفعي و حامِدِينَ دردوحالت نصبي وجَرِّي.

2)صفت مذكر عاقل(انسان). مانند: مُدَرِّس؛مُدَرِّسُونَ درحالت رفعي و مُدَرِّسِينَ دردوحالت نصبي وجرِّي.

 

اسمهايي كه به صورت جمع مؤنث سالم جمع بسته مي شوند

1)     عَلَم مونث : مريمات.

2)      صفات مونث يا هر كلمه اي كه علامت تانيث دارد : مُدَرِّسات.

3)     مصدرهايي كه بيش از سه حرف دارند: اطِّلاعات ، تحولات .

4)     كلمات غير عربي : تليفونات ، دلارات ، ريالات.

«إســـم ازنظر جــنـس»

111

نشانه هاي تانيث:1- ة : فَاطِمَة ، در صورتي « ة » علامت تانيث است كه نشانه ( علامت ) مبالغه نباشد . مانند:  علّامة كه بر زن و مرد بسيار دانا گفته مي شود. 2- اء(الف ممدودة) : زَهْرَاء ، حَمْرَاء . 3- ي(الف مقصورة) : كُبْري ، دُنْيا .در صورتي «الف ممدوده»و«الف مقصوره»علامت تانيث مي باشند كه جزء حروف اصلي كلمه  نباشند.

مذكَّر:حقيقي : به مرد يا حيوان نر دلالت مي كند : مانند: رَجُل ، دِيك .مجازي : بر مرد يا حيوان نر دلالت نمي كند ، اما قواعد مذكر در موردش اجرا مي شود. مانند: قمر ، كتاب .

مؤنَّث:حقيقي : بر زن يا حيوان ماده دلالت مي كند . مانند: اِمْراَة ، دَجَاجَة.مجازي : بر زن يا حيوان ماده دلالت نمي كند. اما قواعد تانيث در موردش اجرا مي شود . مانند: شمس ، اَرْض ، منضدة. معنوي : اسم مونثي است كه هيچيك از نشانه هاي تانيث را ندارد. مانند : مريم ، ارض ، شمس .لفظي : اسم مذكري است كه يكي از نشانه هاي تانيث را دارد. مانند : معاوية ، طلحة ، زكرياء.

اسمهاي مونث مجازي

1)     اكثر اعضاي زوج بدن . مانند : يَد ، عَيْن ، بجز خَدّ وحاجب.

2)      اسامي بادها .مانند : صبا.

3)     اسمهاي شهر ها و كشور ها . مانند : ايران ، طهران .

4)     جمعها ي غير انسان( غير عاقل ) . مانند : ابواب ، مصابيح .

5)     اسمهاي معنايي كه دارا ي علامت تانيث هستند ، مانند : عفة ، عزّة ، حِكْمَة.

6)     برخي از اسمها به صورت سماعي(بدون قاعده)مونث ميباشندكه مهمترين آنهاعبارتنداز:ارض،نفس،دار،نار،جهنم،شمس ،بِئْر.

پاسخ به سوالات شما

 (انه هو السمیع العلیم) رو ترکیب کنید وبگویید ه که به ان چسبیده و هو بعد از آن چه نقش هایی دارند؟خیلی ممنون
پاسخ:با عرض سلام وخسته نباشیدواما بعد

ان حرف مشبهه ه اسم ان محلا منصوب (ضمیر شان) هومبتدا السمیع خبر و العلیم خبر دوم وجمله هو السمیع العلیم خبر ان از نوع جمله اسمیه محلا مرفوع

اگر توضیحی درباره ی تجزیه ی فعل یاتی و این که مجرد یا مزید ثلاثی است بدهید. ببخشید یک سوال دیگه داشتم تجزیه ی فعل امر به چه صورت است؟مثلا فعل اعبد
پاسخ:سلام و متشکرم
یاتی : فعل مضارع للغائب ثلاثی مجردمعلوم معرب معتل و ناقص(صحیح و مهموز)
تجزیه فعل امر مثل تجزیه سایر فعل هاست اما چند نکته را باید توجه نمود(همیشه مبنی و معلوم می باشد) اعبد : فعل امر مفرد مذکر حاضر  مبنی برسکون معلوم  صحیح و سالم متعدی


ادامه نوشته

پاسخ به سوالات شما

چند تا سوال از محضر شریفتون داشتم امیدوارم که ناراحت نشین              

 1 - چرا حرف ندا (یا) غیر عامل است ؟؟ مگه کلمه رو مبنی بر ضم نمیکنه ؟؟؟؟  پس اگه این جوری باشه لا نفی جنس هم عامله دیگه . این طور نیست ؟؟
 
 2 - چرا غیر منصرف در حالت جر به جای کسره فتحه می گیره ؟؟  مگه کسره بگیره چی میشه ؟ یا چرا جمع مونث سالم در حالت نصب کسره می گیره ؟ مگه فتحه مشکلی ایجاد می کنه ؟؟  دلیل خاصی داره یا عرب ها بی دلیل این نکته رو اختراع کردن ؟؟

3 - کذلک الله ربى رو اگه میشه ترکیب کنید
پاسخ : با عرض سلام وادب خدمت شما و اما بعد
(یا )حرف ندا غیر عامل است چرا که هیچ تاثیر در کلمه بعد از خودش ندارد و کلمه بعد از حرف ندا که نقش منادا رادارد در واقع نقش مفعول به برای فعل محذوف (ادعو -انادی _اطلب و...) را دارد و  (یا )جانشین فعل محذوف است و حکم منادا مفرد این است که مبنی بر ضم باشد.ولای نفی جنس عامل است
2- دستور وگرامروقواعد و... هر زبانی قرار دادی است .3- کذلک جارو مجرور و الله مبتدا و رب خبر و ی مضاف الیه می باشد

موارد استفاده معنایی بابهای ثلاثی مزید

موارد استفاده معنایی بابهای ثلاثی مزید

باب إفعـــال

) الدخول فی زمان او مکان:

أصبحنا = داخل شدیم در صبح

أمسینا : داخل شدیم در شامگاه

4) واجِدِیَّة: ( دارا شدن فاعل چیزی را).مانند
أثمَرَ الشجرُ= درخت دارای ثمر شد
ألبَنَت الشاةُ = گوسفند دارای شیر شد.

** که این معنی از باب افعال متعدی نمی باشد

آیه ی قرآنی:﴿ کُلُوا مِن ثَمَرهِ اِذاأثمَرَ﴾( انعام 141)

(بخوريد از ميوه اش زمانيکه دارای ميوه شد)

 

5) الدلالة علی السلب: مانند:

أشکََيتَه =           شکايت اورا بر طرف کردم

أقذَيتَه(أزلتُ قَذَی عينه) = ازچشمش برطرف کردم

أشفَی المریضُ =            شفایش از بین رفت.

ادامه نوشته

ترکیب عباراتي ازدرس (2) عـــــربي سه تجربی و ریاضی

الدرس الثـــاني:

 

 

                   «يَجِبُ أنْ لانَسْمَحَ لِلْفقراءِ والمساكينِ أنْ يأتواالي الاستقبال!»

يَجِبُ أنْ لانَسْمَحَ

للفُقراءِ

وَالمساكينِ

أنْ يأتوا

الي الاستقبال

يَجِبُ:فعل وفاعله‹أنْ لانَسْمَحَ›-----أنْ لانَسْمَحَ:فعل وفاعله ضميرمستتر‹نحن›.

للفقراءِ:جارومجرور.

‹وَ›حرف عطفالمساكينِ:معطوف ومجرورباعراب اصلي.

أنْ يأتوا:فعل وفاعله ضميربارز‹و›محلاًمرفوع والجملة‹أنْ يأتوا›مفعول به ومحلاً منصوب لفعل أنْ لانَسْمَحَ.

الي الاستقبال:جارومجرور.                             

 «حينَئذٍ نَزَل الرّاكبونَ مِن مَراكبهم لِاستقبالِ أميرِالمؤمنين وقاموابتَبجيلِه كعادتِهم في اسْتقبال المُلوك……»

حينئذٍ

نَزَل الرّكبونَ

مِنْ مراكبهم

لِاستِقْبالِ

أميرالمؤمنين

وَقاموا

بِتَبجيلِهِ

كَعادتِهم

في استقبال الملوك

حيَنئذٍ:حينَ/ظرف ومنصوب-إذٍ/ شرطيه زمانيّة،تنوين آن بجاي جمله اي است كه محذوف است-يعني:حين إذوصل اميرالمؤمنين نَزل الراكبون..

نَزلَ الراكبونَ:فعل وفاعله الراكبون.

مِنْ مراكبهم:جارومجرور-هم:مضاف اليه ومجرورمحلاً.

لإستقبال:جارومجرور.

أميرالمؤمنين:مضاف اليه ومجرور-المؤمنين:مضاف اليه ومجرورنياباً.

وَقاموا:و/حرف عطف-فعل وفاعله ضميربارز‹وَ›.

بِتبجيلِهِ:جارومجرور-هِ:مضاف اليه ومجرورمحلاً.

كعادتِهم:جارومجرور-هِم:مضاف اليه ومجرورمحلاً.

في استقبال الملوك:جارومجرور-الملوك:مضاف اليه ومجرور.

 

 

                                    «إنَّنا نأْبَي أنْ نأْكُلَ مِن أموالكم شيئاً إلاّبِدَفْعِ الثَّمَنِ»

إنَّنا

نأْبَي

أنْ نأْكُلَ

مِن أموالكم شيئاً

إلاّبِدفعِ

الثَّمَن

إنَّنا:حرف مشبهة بالفعل،‹نا›اسم حرف مشبهة بالفعل ومحلاً منصوب.

نَأْبَي:فعل وفاعله ضميرمستتر‹نحن›محلاًمرفوع وخبرحرف مشبهة بالفعل.

أنْ نأكُلَ:فعل وفاعله ضميرمستتر‹نحن›وجمله‹أنْ نأكُلَ›مفعول به منصوب محلاً.

مِن أموالكم:جارومجروركُم:مضاف اليه ومحلاًمجرور-------شيئاً:مفعول به ومنصوب.

إلاّبِدفعِ:إلاّ/حرف استثناء---بِدفعِ:جارومجرور.

الثَّمن:مضاف اليه ومجرور.

 

 

      «ياعليُّ!مانسيتُ عَهدي ومسؤوليَّتي!إنَّهاقدأخذَت العقْدَ أمانةً مَردودةً مَضمونةً……»

ياعليُّ

مانَسيتُ عهدي

ومسؤوليَّتي

إنَّها

قدأخَذَت

العقدَ

أمانةً

مَردودةً مضمونةً

ياعليُّ:يا/حرف ندا عليُّ:منادي مبني برضم محلاًمنصوب.

مانَسيتُ عهدي:فعل وفاعله ضميربارز‹تُ›----عهدي:مفعول به ومنصوب تقديراً---ي:مضاف اليه ومجرورمحلاً.

وَمسؤوليَّتي:معطوف ومنصوب به تبعيت تقديراً---ي:مضاف اليه ومجرورمحلاً.

إنَّها:حرف مشبهة بالفعل و‹ها›اسم إنَّ ومنصوب محلاً.

قدأخَذَت:فعل وفاعله ضميرمستتر‹هي›وجمله فعليه‹خبرإنَّ ومرفوع محلاً›.

العقدَ:مفعول به ومنصوب.

أمانةً:مفعول ثانٍ ومنصوب.

مَردودةً مضمونةً:صفت‹نعت›.

ترکیب عباراتي ازدرس (1) عـــــربي سه تجربی و ریاضی

ترکیب عباراتي ازدرسهاي (1) عـــــربي3

 ويژه دانش آموزان رشته(رياضي-تجربي)

 

                                  «إلَهي إلَهي فقيرٌأتاك!»

       إلهي

        إلهي

        فقيرٌ

أتاك

إلَه:منادي مضاف ومنصوب تقديراً.

ي:مضاف اليه ومجرورمحلاً.

إلَهي:اعرابه كمامرّ.

فقيرٌ:خبربراي مبتداي محذوف«أنا».

أتاك:فعل وفاعل ضميرمستتر‹هو›.

كَ:مفعول به ومحلاًمنصوب./أتاكَ«جمله وصفيه محلاًمرفوع»

 

                                     «إنَّك أنتَ الْوَهَّابُ»

إنَّك

           أنتَ

            الْوَهَّابُ

إنَّكَ:إنَّ-حرف مشبهة من الفعل و‹كَ›-اسم حرف مشبهة بالفعل محلاًمنصوب.

أنتَ:ضميرفصل‹لامحل لها من الاعراب›.قيل«مبتداوالوهّاب خبر»

الْوَهَّابُ:خبرإنَّ ومرفوع.

 

«اللّهُمَّ أَنْطِقْني بِالهُدي وأَلْهِمني التَّقوي ووَفِّقْني لِلَّتي هي أزْكَي»

اللّهمَّ

أَنْطِقْني

بالهُدي

وَألهِمني

التَّقوي

وَوفِّقْني

لِلَّتي

هي

أزْكَي

اللّهُمَّ:اعرابه كمامرَّا.

أَنْطِقني:فعل وفاعل ضميرمستتر‹أنتَ›-ن/نون وقاية-ي:مفعول به ومحلاًمنصوب.

بالهُدي:جارومجرورتقديراً.

وَأَلهِمني:وَ/حرف عطف-فعل وفاعل ضميرمستتر‹أنتَ›-ن/نون وقاية-ي:مفعول به ومنصوب محلاً.

التَّقوي:مفعول به ثانٍ ومنصوب تقديراً.

ووَفِّقْني:و/حرف عطف-فعل وفاعل ضميرمستتر‹أنتَ›-ن/نون وقاية-ي:مفعول به ومنصوب محلاً.

لِلّتي:جارومجرورمحلاً.

هي:مبتداومرفوع محلاً.

أزْكَي:خبرومرفوع محلاً-وجمله‹هي أزْكَي›صلة الموصول لامحلَ لها من الاعراب.

 

                                «واللهُ يَعِدُكُمْ مغفرةًمنه وفَضْلاً»

وَاللهُ

يَعِدُكُمْ

مغْفِرةً

منه

وَفَضْلاً

وَاللهُ:وَ/حرفٌ حَسِب علي ماقبلهااللهُ:مبتداومرفوع.

يَعِدُكُمْ:فعل وفاعله ضميرمستتر‹هو›--كُمْ:مفعول به ومنصوب محلاً.

مغْفرةً:مفعول به ثانٍ ومنصوب.

منه:جارومجرور.

وَفَضلاً:و/حرف عطف-فَضلاً:معطوف ومنصوب.

راهکارهای  مفید  جهت یادگیری ترجمه در کنکور (مرحله ای)

راهکارهای  مفید  جهت یادگیری ترجمه در کنکور (مرحله ای)
مقدمه

« تَعَلَّموااَلعَرَبیّةَ فَإنَّهاکَلامُ الله ألَّذی یُکَلِّم بِهِ خَلقَهُ »

با حمد و سپاس فراوان به درگاه خداوند بخشنده و مهربان که به من این توفیق را داد تا در مسیر خدمت فرهنگی گام برداشته و بتوانم روشی نو در آموزش زبان عربی ارائه نمایم.

امروزه برای افزایش انگیزه کافی در بین دانش آموزان جهت یادگیری این زبان تالیف کتاب های کمک آموزشی با تکیه بر مسائل روان شناختی در کنار کتب درسی می تواند گامی موثر جهت تقویت یادگیری و ایجاد انگیزه باشد.

ادامه نوشته

پاسخ به سوالات دانش آموزان

س1- بيت " قيمه الانسان ما يحسنه      اكثر الانسان منه ام اقلّ  " تركيب و ترجمه اش چيست ؟ 

ج- ارزش انسان به  چيزى است كه آن را خوب انجام دهد  خواه  انسان آن را  زياد  انجام دهد يا كم  .

قيمه مبتدا و انسان مضاف اليه و ما خبر و جمله ى يحسنه صله ى ما است ( فعل و فاعل آن هو مستتر و ضمير ه  مفعول به )  و اكثر فعل وانسان فاعل آن است .منه جار ومجرور محلا و اقل معطوف به اكثر است. 

س2- " لا اله الا الله "چه نوع استثنائى است و تركيب آن چگونه است ؟  

معروف ترين تركيب آن استثناء مفرغ بوده و اله اسم لا ى نفى جنس بوده و خبرش موجود حذف شده است و الله  بد ل ازمحل اله مى باشد . 

س3- كدام جمله صحيح تر است  ؟ الف ) شعب ايران لا يركع   ب ) شعب ايران لا يركعون  

ج- به اعتبار لفظ مى توان فعلش را مفرد آورد و به اعتبار معنا چون اسم جمع است مى توان فعلش را جمع آورد لذا هردو مورد جايز است گر چه به اعتبار لفظ  صحيح تر است يعنى گزينه الف. 

س4- جمله ى "انما يستدل على الصالحين بما يجري الله لهم على السن عباده ". ترجمه ى روانش چيست و نا ئب فاعلش كدام است ؟ 

ج- صالحان با آنچه كه خداوند بر زبان بندگانش در باره ى آنها جارى مى سازد شناخته مى شوند . 

صالحين نايب فاعل و محلا مرفوع است و حرف جر على در اينجا زائد است . 

س5 – جمله ى " و ما ادريك ما ليله القدر " ترجمه ى روانش چيست ؟  

ج- چه چيزى ترا آ گاه كرد  كه شب قدر چيست ؟  

س 6-  در جمله ى " لن تنال شفاعتنا من اشستخف الصلوه "  اعراب من و نوعش چيست "؟ 

ج-" من " اسم موصول و مفعول به است و شفاعت فاعل است .

س7 – در جمله ى " اليد التي محبوبه عند الله " تركيبش و صله ى موصول و عائد صله كدام است ؟

 ج- اليد خبر براى مبتداى محذوف ( هذه ) و التي  صفت و محبوبه خبر است براى هى  كه   آورده نشده است و جمله 

" هي محبوبه" روى هم صله  براى اليد است . لذا اين جمله درست نيست .چون عائد صله بيان نشده است و جمله ى صله نيز وجود ندارد.

 س8 – در جمله ى " كانت طفله تسير في الشوارع حافيه القدمين " نقش  حافيه القدمين  چيست ؟

 ج- حافيه حال ونيابا منصوب و القدمين مضاف اليه است  ضمنا  خبر كان كامل آمده است و حافيه حالت طفل را هنگام قدم زدن نشان مى دهد . 

پاسخ به سوالات دانش آموزان

(عـــــربـــي ‌دو تجربي رياضي )  

1- يفقهوا " در جمله ي واحلل عقدة من لساني يفقهوا قولي " چرا مجزوم شده است ؟

ج- چون بعداز فعل امر آمده واز طرفي جواب شرط است براي فعل شرط محذوف مثلا بوده " ان تحلل يفقهوا قولي ". 

2- ويحك چه نوع كلمه اي است ؟   

ج- كلمه أي است براي اظهار عذاب و نقش مفعول به  براي فعل محذوف را دارد . كلمه ي ويـل نيز  در ويلك مثل آن است البته لازم به توضيح است اين دو كلمه  اگر به غير از لام اضافه شود مفعول به است ولي اگر بعد از آن لام بيايد "مثل ويل لكل همزة ...در اين صورت مبتدا است واگر  اضافه نشده باشند مفعول مطلق هستند .

3- انت " در "فالعب ‌أنت مع الأطفال "چه نقشي دارد ؟

ج- تأكيد براي ضمير مستتر أنت در فعل العب است .

4- كلمه ي حيا در "وا حيائي " چه اعرابي دارد ؟

ج مناداي مضاف از نوع ندبه تقد يرا منصوب است .

5- كلمات "هي و نحو" در جمله ي " الامة الاسلامية هي امة سائرة نحو الكمال " چه نقشي دارند ؟

ج كلمه "هــي " ضمير فصل است محلـي از اعراب ندارد وكلمه ي نحو جانشين مفعول فيه است .

6- كلمات "غير و ذاتـي " در " يبعث ضوء من مصدر غير ذاتـي " چه اعرابي دارند ؟

ج غيـر صفت است وتابع مصدر و كلمه ي ذاتي مضاف اليه و مجرور است .

7-  آيا " وصل " در جمله ي " ما جاورت قلب امرئ إلا وصل " محلي از اعراب دارد ؟

ج بله جمله ي حاليه محلا منصوب است چون مستثني مفرغ است پس جمله ي بعد إلا صاحب اعراب است . البته امرء نكره است در حاليكه  صاحب حال بايد معرفه باشد اما چون جمله منفي است اشكالي ندارد از طرفي جمله حاليه وقتي ماضي باشد با يد با قد همراه باشد كه چون جمله شعر است مي توان گفت قد در تقدير است .

پاسخ به ســـؤالات ارسالی به وبلاگ

پاسخ به سوالات  :

( عـــــربـــــي  يـك)

1-  نقش كلمه ي "السعادة " در " يا للسعادة " چيست ؟

ج : اين عبارت در تقدير بوده است " يا للسعادة لي " كه لام حرف جر و السعادة در لفظ مجرور به حرف جر مي باشد لكن به خاطر اينكه منادي است محلا منصوب و خود للسعادة متعلق به فعل محذوف است چون منادي خود فعلي در تقدير دارد .

2-  كلمه ي " نهاية " در : نهاية الفراق : چه اعرابي دارد ؟

ج- مي توان آنرا خبر براي مبتداي محذوف گرفت مثلا بوده " هذه نهاية الفراق " و يا مي توان آنرا مبتدا و خبر آنرا محذوف گرفت ( اولي بهتر است )  .

3-   كلمه ي " غدا حفلة " چه نقشي دارد ؟ غدا كه ظرف است خبر مقدم (شبه جمله) و حفلة را مبتداي موخر مي گيريم .

4-  " من " در جمله ي " من هو " چه نقشي دارد ؟ 

ج- من چون در اينجا اسم استفهام است ميتوان دو نظر داد يا اسم استفهام را مبتدا واسم بعد آنرا خبر گرفت .و يا اسم استفهام را خبر مقدم و كلمه ي بعدي را مبتداي موخر گرفت ( دومي بهتر است )

5-  كلمه ي "هنيئا " در جمله ي " هنيئا لك الشهادة يا اويس " چه اعرابي دارد ؟ بهتر است آنرا حال و منصوب بگيريم .

6-  " آسفة " در : لا اقدر آسفة : چه نقشي  دارد ؟

خبر است براي مبتداي محذوف ( انا ).

7- كلمه ي "وراء ها " د ر جمله ي " ما الفائدة في ثروة وراء ها لعنة الناس " چه اعرابي دارد ؟

وراء چون ظرف است وقبل از لعنة قرار گرفته آنرا خبر مقدم براي لعنة گرفته وجمله ي اسميه بعد از ثروة را جمله ي وصفيه محلا مجرور مي گيريم .

پاسخ به سوالات شما


 ( پاسخ به سوالات شما )    
   

ترجموا هذه العبارات الی العربیه:
شما در ایران در چه شهری زندگی می‏کنید؟ ایّ المدینة تسکن(تعیش) فی ایرانَ ؟
من در شهر ری از توابع استان تهران زندگی می‏‌کنم. انا اسکنُ(اعیش) من حواشی محافظة الطهران 
چه‌ وقت‌ در دانشگاه‌ ‌ثبت‌ نام کردی‌؟  متی سجلتَ  اسمک فی  الجامعة؟
اسم‌ شما چیست‌ و از کجا می‌آیید؟  مااسمک  و من این تجی ءُ ؟
سفر چطور بود؟ کیفَ کان السفرُ؟
آب و هوای این شهر چگونه است؟  کیف المناخ هذا البلد (المدینة)؟

بحث: التمرین الاول

اذکروا مترادف هذه الکلمات بالعربیة ثم استخدموها في جمل مفیدة.
استغرق(استمر، طال): انا درستُ اللغة العربیة وآدابها فی جامعة طهران  واستغرق دراستی اربع سنوات ٍ
إزالة(امحاء): العصر الذی نعیش الان فیه ازالة الجهل واجبٌ علینا
شاقّ(صعب): انا  اتسلق کل الجمعة  الی الجبال و هذا العمل لیس لی عمل شاق.
استمر(ادام): استمرّ صدیقی دراساته العلمیة فی مجال الفقه والبحثوث الاسلامیة  سنة کاملة .
حوّل (فی...): امّا الان ارید انا اتحدث  حول حفلة عظمیة تنعقد فی اسبوع الآ تیة فی مدرستنا.
ملاحظة(مشاهدة): صدیقی العزیز، لاحظ الامور  ملاحظة کثیرة لانّها تحتاج الی اهتمام دقیق.
دقّقوا في قواعد الجمل الاسمیة والفعلیة.
غیّروا صیغة الجمل و حوّلوا هذه الجملة إلی جملة استفهامیة.
حاولوا أن لا تکون جملکم أقلّ من ثماني کلمات.

وفقکم الله.(برای تبدیل جملات استفهامیه یک حرف استفهام (هل) در ابتدا آنها بیارور.

موفق باشید



پاسخ به سوالات دانش آموزان


پاسخ به سولات
   

1- لاإله إلا الله استثناي تام است يا مفرّغ؟ چرا؟ هيچ ركني از آن محذوف نيست كه بعدازإلا آمده باشد ومي گويند الله بدل از محل لا إله يا بدل ازضمير درموجودٌ محذوف است؟ آيا دراين صورت نيز مفرّغ است؟2- دركتاب بيان شده كه مستثني منه يك اسم است؟ درعبارت هاي زير مستثني منه كدام است:
1- أدّيْتُ امتحان جميع الدروس إلا اللغة العربية
1- امتحان؟ 2- جميع؟ 3- امتحان جميع؟ 4- جميع الدروس ؟ 5- امتحان جميع الدروس؟

3- ينقص كل شيء بالإنفاق إلا العلم 1- كل ؟ 2- كل شيءٍ؟
4- الناس يضيّعون عمرَهم إلا أصحاب الأخلاق الكريمة
چرا هم درعمرهم نمي تواند مستثني منه باشد؟ ملاك ومعيار درتشخيص مستثني منه چيست؟
بعضي از همكاران مي فرمايند بايد ازاركان اصلي جمله باشد؟ صحيح است؟5- آيا درمستثناي مفرغ كه با جمله ي سؤالي شروع شده نيز مي توان جمله رابه صورت مثبت ومؤكد ترجمه كرد يا اين نكته فقط درموردجمله هاي منفي است؟ كتاب گفته دراستثناي مفرغ ؟

با تشكر وسپاس فراوان ازشما همكارارجمند

 

پاسخ: ضمن تشکر از شما همکار گرامی به خاطر طرح سوالات مفید وارزنده اما پاسخ سوالات شما:

1-- درمورد عبارت  لا اله الا الله به ظاهر مستثنی مفرغ به نظر می رسد اما در حقیقت تام است چون  الله از اله جدا شده   و جمله قبل از الا به قرینه معنوی(موجود) کامل است

2- امتحان چون لغة العربیه از امتحان جدا شده (امتحان الغة العربیة)

3- کل (در واقع مضاف به عنوان مستثی منه  در نظر گرفته می شود ومضاف الیه ان از لحاظ معنایی به ان وابسته است )

4- بله انتخاب مستثنی منه حق تقدم با  نقش اصلی است  ومستثنی منه (و) می باشد

5-  در مورد ترجمه مستثی مفرغ  مثبت موکد برای جملاتی است که با ادات  نفی می آیند . البته همانطور که استحضار دارید  اگر به شکل دوم هم ترجمه شود غلط نیست ولی غالبا به صورت مثبت وموکد ترجمه می شود (اصحّ وادقّ)

 

ترجمه اصطلاحات کامپیوتری به عربی

ترجمه اصطلاحات کامپیوتری به عربی


 این بار با مطلبی در باب مفردات به حضور رسیدم

case : غطاء الحاسوب

Cd رامCd ریدر – خواننده لوح فشرده : قارئة الأقراص

Cd رایتر – كپی كننده Cd : ناسخ الأقراص

Cd ریدر – خواننده لوح فشرده : قارئة الأقراص

copy : النَّسخ

Cut : القَصّ

data : المعلومات

FAVORITES – BOOKMARKS : المفضَّلة

Forward & back : الرجوع للخلف والأمام

icon : آیقونة

Insert : إدراج

ادامه نوشته

آموزش علم صرف

بسم الله الرحمن الرحیم


«درس اوّل»

تعریف علم صرف:

صرف و تصریف به معنای تغییر است و علم ِ صرف صناعتی است که به وسیلۀ قواعدی که در آن وجود دارد می توان واژه ای را از شکلی به شکل های گوناگون تغییر داد تا بدین وسیله به معانی گوناگون جدیدی دست یافت؛ مثلأ واژۀ «کتابت» را که به معنی نوشتن است، با قواعدی که بعداً بیان خواهد شد به شکل های «کَتَبَ» ، «یَکتُبُ» ، «کَاتِبٌ» ، «مَکتُوبٌ» ، «لِیَکتُب» ، «اُکتُب» ، «لم یَکتُب» و ...  در آورد تا به معانی ِ نوشت، می نویسد، نویسنده، نوشته شده، باید بنویسد، بنویس، ننوشته است و ... دست یافت. و صد البته که این تصرفات بیشتر در افعال صورت می پذیرد.

فایدۀ علم صرف

فایده علم صرف این است که انسان بخاطر دانستن قواعد صرفی، اصل و بنای هر واژه را به سادگی تشخیص داده و به معنای آن پی می برد؛ از باب مثال: این علم صرف است که به انسان می فهماند واژۀ «کَاتِبٌ» با «کَاتَبَ» تفاوت اصولی داشته و هر کدام معنای خاص خود را می دهند. بنابراین، علم ِ صرف علم به قواعدی که بخاطر رعایت آن انسان از خطا و اشتباه در تشخیص واژه های عربی و در نتیجه در ترجمۀ لغات مصون می ماند.

ادامه نوشته

تجزیه و ترکیب


تجزیه و ترکیب

تجزیه و ترکیب چیست؟

در عبارات عربی، اعم از قرآن، حدیث، قصائد، اشعار و حتی یک جملۀ کوتاه، دو نگرش وجود دارد؛ یکی نگرش در هیئت فعلی و اصل مادۀ هر واژه است، اعم از این که آن واژه اسم باشد یا فعل و یا حرف، و نگرش دیگر در علت پیدایش زیر و زَبَرِ حرف آخر در هر واژه است؛ از باب مثال، در جملۀ «إِنَّ حَسَناً قائِمٌ»، گاهی نگاه به فرد فرد واژه ها مانند: «إنّ»، «حَسَناً» و «قائمٌ» آنهم از جهت ماده و ذات یکایک آنهاست؛ یعنی می پرسند: «إنّ» چیست؟ باید پاسخ دهیم: یکی از حروف مشبهه بالفعل. می پرسند: «حسن» چیست (چه صیغه ای است)؟ باید پاسخ دهیم: صفت مشبهه است بر وزن «فَعَلٌ». می پرسند: «قائمٌ» چیست (چه صیغه ای است)؟ باید پاسخ دهیم: اسم فاعل است، بر وزن «فاعلٌ».


ادامه نوشته