قُم لِلمُعلِّمِ وَفِّهِ التَّبجیلا کادَ المعلِّمُ أن یکونَ رسُولا
2- أعَلمتَ أشرفَ أو أجلَّ مِن الَّذی یَبنی و یُنشِیءُ أنفساً و عقولا
3- سُبحانکَ اللّهُمَّ خیرَ معلِّمٍ عَلَّمتَ بِالقلمِ القرونَ الأولی
4- أرسلتَ بالتَّوراةِ موسی مُرشدا و ابنَ البَتولِ فَعَلَمَ الإنجیلا
5- وَ فَجَرتَ َِینبوعَ البیانِ مُحمَّداً فَسَقَی الحدیثَ،وناوَلَ التَّنزیلا
6- رَبّوا عَلَی الإنصافِ فِتیانَ الحِمی تَجِدوهُمُ کَهفَ الحقوقِ کُهولا
7- فَهوَ الَّذی یَبنی الطِّباعَ قَویمةً وَهوَالّذی ِیَبنی النّفوس عُدولا
8- ویُقیمُ مَنطِقَ کلّ أعوجِ مَنطق و یُریهِ رأیاً فی الأمورِ أصیلا
9- و إذا أُصیبَ القومُ فی أخلاقِهِم فَأقِم علیهِم مَأتماً و عویلا
10- و إذا النِّساءُ نَشَأنَ فی أُمّیَّةٍ رَضَعَ الرِّجالُ جهالةً و خُمولا
11- لیسَ الیَتیمُ مَن إنتهی أبواهُ مِن هَمِّ الحیاةِ ، و خَلَّفاهُ ذَلیلا
12- إنَّ الیتیمَ هو الّذی تَلقَی لَهُ أُمّاً تَخَلَّت ، أو أباً مَشغولا
* * *
شرح قصیده:
- قُم لِلمُعلِّمِ وَفِّهِ التَّبجیلا کادَ المعلِّمُ أن یکونَ رسُولا
قُم: فعل امر از قامَ یَقومُ به معنی «به پا خیز» / وفّ : به طور کامل ادا کن / تبجیل تعظیم
« به خاطر احترام و تعظیم مقابل معلم بایست چون که نزدیک است معلم در تعلیم علم و اخلاق مانند پیامبر باشد.»
- أعَلمتَ أشرفَ أو أجلَّ مِن الَّذی یَبنی و یُنشِیءُ أنفساً و عقولا
أجلّ: بزرگ تر / أنشأَ : رَبّی
« آیا کسی بهتر و شریف تر از آن کسی که اخلاق را در انسانها وعلم را در عقل ها می کارد می شناسی»
- سُبحانکَ اللّهُمَّ خیرَ معلِّمٍ عَلَّمتَ بِالقلمِ القرونَ الأولی
« ای خدای پاک ومنزّه، تو اولین معلمی هستی که به انسان بوسیله قلم احوال قرن های اولیه راآموختی »
- أرسلتَ بالتَّوراةِ موسی مُرشدا و ابنَ البَتولِ فَعَلَمَ الإنجیلا
مُرشد: هدایت کننده / ابنَ البَتولِ : لقب حضرت مریم علیها سلام/ البَتولِ: آن که ازدواج نکند.
«حضرت موسی را به همراه کتابش تورات برای هدایت مردم فرستادی و حضرت عیسی را با انجیل برای هدایت بشر به سوی خیر مبعوث نمودی»
- وَ فَجَرتَ َِینبوعَ البیانِ مُحمَّداً فَسَقَی الحدیثَ،وناوَلَ التَّنزیلا
فَجَرتَ: جاری کردی/ َِینبوعَ: چشمه آب ج: ینابیع/ ناوَلَ: أعطی /التَّنزیل: قرآن
« وچشمه های حکمت و بیان را به وسیله ی قرآن بر زبان حضرت
محمد(ص) جاری ساختی تا با احادیث شریف و قرآن، تعالیم و واجبات مسلمانان
را به آنان یاد دهد»
- رَبّوا عَلَی الإنصافِ فِتیانَ الحِمی تَجِدوهُمُ کَهفَ الحقوقِ کُهولا
رَبّوا: فعل امربه معنی هذّبوا/ فِتیان: مفردش الفتی :
جوان تازه / الحِمی : حمایت کننده/ کَهفَ: ج کُهوف: غار ، پناهگاه/
کُهول: مفردش کَهل: هر کس که سنش بین 30و 50 باشد .
« در کودکی به اولاد خود انصاف را تعلیم دهید تا در بزرگی یا میان سالی حامی یا پناهگاه عدل و حق باشند»
-فَهوَ الَّذی یَبنی الطِّباعَ قَویمةً وَهوَالّذی ِیَبنی النّفوس عُدولا
الطِّباعَ: مفردش الطبع / قَویمةً : أی سدیدة ، محکم/ عُدول: مفردش عادل
«إنصاف و حفظ حقوق دیگران است که طبع و سرشت انسان را سالم می کند و عدالت را در نفس انسان می کارد.»
- ویُقیمُ مَنطِقَ کلّ أعوجِ مَنطق و یُریهِ رأیاً فی الأمورِ أصیلا
یُقیم: راست می کند/ مَنطِقَ: کلام ( گاهی برای غیر انسان نیز استعمال می شود ) / أعوجِ: منحرف ، کج/ رأی : نظر/ أصیل: شریف
«انصاف است که کلام انسان را صحیح می گرداند و او را قادر می کند تا دیگران را قانع کند وآراء محکم و اصیل بدهد»
- و إذا أُصیبَ القومُ فی أخلاقِهِم فَأقِم علیهِم مَأتماً و عویلا
أُصیبَ: فعل مجهول از أصابَ / مَأتم: ماتم ج مآتِم/ عویل: گریه شدید و بلند
« علم به تنهایی برای ساختن و اصلاح جامعه و پیشرفت مردم
آن کافی نیست بلکه اخلاق اهمیت زیادی در آن دارد و ملتی که اخلاق نداشته
باشد لابد از بین خواهد رفت»
بیت زیر از حافظ ابراهیم نیز به این مضمون اشاره می کند:
« لا تَحسَبَنَّ العلمَ یَنفعُ وحدَهُ ما لَم یُتَوَّج ربُّهُ بِخَلاقِ»
- و إذا النِّساءُ نَشَأنَ فی أُمّیَّةٍ رَضَعَ الرِّجالُ جهالةً و خُمولا
نَشَأ: پرورش یافت/ أُمّیَّةٍ: بیسوادی / رَضَعَ: مکیدن شیر/ خُمول: ضعف و سستی
« اگر برای زنان فرصتی پیش نیاید تا علم و اخلاق بیاموزند فرزندان آنها نیز جاهل و ضعیف به با خواهند آمد»
حافظ ابراهیم نیزگفته:
« ألأُمُّ مدرسةٌ إذا أعددتَها أعددتَ شعباً طیِّبَ الأعراق»
- لیسَ الیَتیمُ مَن إنتهی أبواهُ مِن هَمِّ الحیاةِ ، و خَلَّفاهُ ذَلیلا
- إنَّ الیتیمَ هو الّذی تَلقَی لَهُ أُمّاً تَخَلَّت ، أو أباً مَشغولا
خَلَّفَ: تَرَکَ ، برجای گذاشت/ تَخَلَّت: تنها گذاشت ، ترک کرد
« یتیم کسی نیست که پدر و مادرش مرده باشند و او را تنهاو
ذلیل در این دنیا بگذارند بلکه یتیم کسی است که مادرش در تربیت او کم
کاری کند و پدرش از پرورش و توجه به او غافل باشد»
منقول:kazmi.blogfa.com