مروری کامل بر قواعد تجزیه و ترکیب عربی
آموزش جامع تجزیه و ترکیب عربی
|
1 آنچه باید درتجزيه و تركيب جملات عربی بدانیم : | ||
|
با توجه به اين كه تجزيه و تركيب در واقع كل قواعد آموخته شده ميباشد و اكثر كساني كه درس عربي نمرات بالايي كسب ميكنند و يا درصدهاي بالايي را به دست ميآورند. كساني كه مبحث تجزيه و تركيب را خوب مسلط شدهاند. | ||
|
(ولي براي مسلط شدن بهتر است همه مباحث آموخته شده را بار ديگر مرور كنيد) | ||
|
التحليل الصرفي (تجزيه) : منظور از تحلیل صرفی بررسی ویژگیهای فردی کلمه - جدای از نقشی است که در جمله می پذیرد. | ||
|
۱ -اول باید نوع کلمه را مورد بررسی قرار داد (اسم - فعل - حرف ) | ||
|
| ||
|
| ||
|
توضيح مختصر در مورد هر كدام از موارد تقسيم اسم:
| ||
|
اسم چيست؟ اسم كلمهاي است كه بر زمان دلالت ندارد و تنوين، ال، مضاف واقع شدن از نشانههايش است. | ||
|
- مفرد= بر يك فرد يا يك شيء دلالت ميكند: مانند: قلم، شجرةُ، رجل ٌ | ||
|
- مثني= بر دو فرد يا دو شي دلالت دارد، مانند: رجلانِ، رجلينِ كه در حالت رفعي انِ مكسور و در حالت نصبي ينِ مكسور ميگيرد= المُسْلِمانِ، المُسْلمينِ. | ||
|
- جمع : | ||
|
1) جمع مذكر سالم: در حالت رفعي (ونَ) مفتوح و در حالت نصبي و جري (ينَ) مفتوح ميگيرد : الطالبونَ ، الطالبينَ. | ||
|
2) جمع مونث سالم: در حالت رفعي (اتُ) با همان نشانهي اصلي رفع، و در حالت نصب و جر (اتِ) مكسور ميآيد توجه كنيد كه (ات) جمع مونث سالم هيچگاه به صورت مفتوح نميآيد. مسلماتُ، مسلماتِ. | ||
|
3) جمع مكسر: صورت مفرد آن تغيير ميكند مانند علم كه ميشود عُلوم، اغلب سماعي و داراي اوزان مختلفي است. | ||
|
- مذكر: اسمي است كه علامت مونث (ت) (ة) ندارد مانند: رجل، قلم. | ||
|
- مونث: اسمي است كه علامت تأنيث دارد و اقسام گوناگوني دارد كه در اينجا از آوردن آنها معذوريم. | ||
|
- جامد: اسمي است كه ريشهي فعلي و معنوي وصفي ندارد و بر دو نوع مصدري و غيرمصدري است. | ||
|
- مشتق: اسمي است كه ريشهي فعلي و معنوي وصفي دارد و چندين نوع است: از جمله: اسم فاعل، اسم مفعول، اسم مبالغه، صفت مشبهة، اسم تفضيل و ... | ||
|
- معرفه: اسم معرفه يعني اسمي كه تنوين نداشته باشد و شناخته شده باشد كه 6 نوع است. ضمير، معرفه به اضافه، اسم علم، معرفه به ال، موصول، اسم اشاره. | ||
|
- نكره: اسمي كه تنوين بگيرد و جزء موارد ششگانه بالا نباشد. | ||
|
- معرب: كلمهاي است كه حركت حرف آخرش به تناسب موقعيت در جمله تغيير ميكند. | ||
|
- مبني: كلمهاي است كه حركت حرف آخرش به تناسب موقعيت در جمله تغيير نميكند. | ||
|
- منصرف: اسمي است كه تنوين ميگيرد و غالب اسمهاي معرب منصرف است. | ||
|
- غيرمنصرف: اسمي است كه تنوين نميپذيرد واقسام آن عبارتند از: علم مؤنث، علم غيرعربي، صفت بر وزن أفْعَلْ، اسم شهر و كشور، جمع مكسر بر وزن مفاعل، مفاعيل و.... | ||
|
- اسم مقصور: اسمي است كه به الف ختم ميشود. مانند: موسي، دنيا و .... | ||
|
- اسم ممدود: اسمي است كه به الف و همزه ختم ميشود. مانند: زهراء، صحراء و..... | ||
|
- اسم منقوص: اسمي است كه به ياي ماقبل مكسور ختم ميشود. مانند: داعي، قاضي و .... | ||
|
- اسم صحيح الآخر: اسمي است كه مقصور، ممدود، منقوص نباشد. مانند: العلمْ ، محمّد و ... | ||
|
منصوب: اسمي است كه ياي نسبت داشته باشد. مانند: مَكّة = مكّي. | ||
|
- مصغّر: اسمي است كه به منظور «تحبيب» يا «تحقير» به كار ميرود. | ||
|
روش ساختن اسم مصغر: فَعل = فُعَيل / رَجُل=رُجَيْلْ
| ||
|
اكنون به شناخت فعل ميپردازيم: | ||
|
- فعل ماضي: درعربي 14 صيغه دارد و داراي يك ريشهي سه حرفي است = ذَهَبَ | ||
|
- مضارع: (ا، ت، ي، ن) نشانههاي فعل مضارع است = يَذْهَبُ، يَذْهَبانِ | ||
|
امر: امر حاضر از 6 صيغهي مخاطب مضارع ساخته ميشود. | ||
|
- صيغه: الغائب، المخاطب، متكلم وحده و .... را صيغهي فعل گوييم. | ||
|
- ثلاثي: فعل ثلاثي بر دو نوع است. 1) مجرد 2)مزيد | ||
|
1) ثلاثي مجرد: فعلي كه در باب نرفته است واز 3 حرف تشكيل شده است: ذَهَبَ | ||
|
2) ثلاثي مزيد: فعلي كه در بابهاي اِفْعال، تفعيل، مُفاعلة و …. برود و از 3 حرف بيشت است: كَلَّمَ، يُنْزِلُ، اِسْتَخْرَجَ و …. | ||
|
- معتل: فعلي كه حروف (و ا ي ) در ريشهي آن است و بر 4 نوع است: | ||
|
مثال ، اجوف، ناقص، لفيف (مفروق و مقرون) | ||
|
- صحيح: فعلي كه معتل نباشد. مهموز، مضاف، سالم، جزء فعل صحيح است. | ||
|
لازم: فعلي كه نياز به مفعول به ندارد و فقط فاعل دارد. ذَهَبَ عَليٌّ (ذَهَبَ: لازم) | ||
|
- متعدي: فعلي كه علاوه بر فاعل، مفعول به نيز دارد. كَتَبَ عَليٌّ الدرسَ. (كَتَبَ : متعدي) | ||
|
- معرب: افعال مضارع به جز صيغه (6 و 12) معرب هستند. ( توضيح معرب داده شده است) | ||
|
- مبني: فعلهاي ماضي، فعلهاي امر و صيغهي 6 و 12 مضارع، مبني هستند. | ||
|
- معلوم: فعلي است كه فاعل دارد. مانند: كَتَبَ عَليٌّ الدرسَ. | ||
|
- مجهول: فعلي است كه به جاي فاعل، نايب فاعل دارد و هم ماضي و هم مضارع آن ساخته ميشود. | ||
|
ماضي مجهول: كَتَبَ = كُتِبَ / ماضي مجهول: يَكْتُبُ = يُكْتَبُ | ||
|
مثال: تجزيه يستخدمون= فعل مضارع/ للخائبين، ثلاثي مزيد، متعدي، معلوم، صحيح، معرب، سالم.
| ||
|
نکاتی در تجزيهي حروف: انواع حروف را در دو دسته عامل و غير عامل بررسي مي نماييم:1- حروف عامل 2- حروف غير عامل ايّ، أنْ حروف تفسير مي باشند و مشترك بين اسم و فعل هستند. مانند: ونادَيناهُ أنْ يا ابراهيم / تابَ، أي: رَجَع. أمّا، إمّا حروف تفصيل بوده و مختص اسم مي باشند مانند: إنّا هدَيْناهُ السبيلَ إمّا شاكراً و إمّا كفوراً. نوع بناءبا توجه به حركت آخر حروف، نوع بناء آنها را مي توان شناخت. | ||
|
| ||
|
| ||
|
| ||
|
الاعراب (تركيب): منظور از اعراب یا ترکیب بررسی نقش هر کلمه در جمله با توجه به حرکت اختصاص آن بدون در نظر گرفتن ساختار صرفی کلمه | ||
|
ابتدا ساختار جمله را بررسي كنيد كه اسميه است يا فعليه سپس به موارد زير مراجعه كنيد. | ||
|
1) مرفوعات: مبتدا، خبر، فاعل، نائب فاعل، اسم افعال ناقصه، خبر حروف، مشبهة بالفعل و لاي نفي جنس، اسم افعال مقاربه و … | ||
|
2) منصوبات: مفعول به، مفعول مطلق تأكيدي يا نوعي، مفعولٌ فيه، مفعولٌ له، حال، تمييز، منادا، مستثني، متجعبٌ منه، خبر افعال ناقصه، اسم حروف مشبهةٌ بالفعل و لاي نفي جنس و…. | ||
|
3) مجرورات: مجرور به حرف جر، مضافٌ اليه و….. | ||
|
4) توابع: صفت، بدل، عطف بيان، عطف به حروف، تأكيد لفظي و معنوي. |
تجزیه وترکیب سوره مبارکه الناس
قلْ اعوذُ بربّ الناس ِ* ملکِ
فعل امر فاعل (انتَ مستتر) فعل مضارع فاعل انا مستتر جارو مجرور مضاف الیه بدل
النّاس ِ *الهِ الناس ِ *من شرِّ الوسواس ِ الخنّاس *
مضاف الیه بدل مضاف الیه جار ومجرور مضاف الیه صفت
الّذی یُوسوسُ فی صدور الناس *من الجنّة والنّاس.
صفت فعل مضارع مرفوع جار ومجرور مضاف الیه جارومجرور حرف عطف معطوف
التحلیل الصرفی(ما تحته الخط)
قُلْ:فعل امر – للمخاطب- ثلاثی مجرد-مبنی بر سکون- متعدی – معلوم- معتل (اجوف)
ب: حرف جر - مبی بر کسر- عامل جر
ال: حرف تعریف- مبنی بر سکون - غیر عامل
الّذی: اسم موصول خاص – مفرد- مذکر- مبنی برسکون- معرفه به موصول
فی : حرف جر- مبنی بر سکون - عامل جر
الجنّة : اسم- مفرد – مونث – جامد- معرب- معرفه به ال- منصرف- صحیح الاخر